کمک کردن میترا و مرتضی علی به مامان
مرتضی عزیزم و میترا جونم خیلی دوست دارن تو کارای خونه کمکم کنن خصوصا الان که ماههای اخر بارداری هستم و بلند شدم و نشستن هم برام سخت شده میترا تو شستن ظرفها کمکم میکنه و اتاقشون رو با هم مرتب میکنن و مرتضی علی برام دیروز گوجه ها رو خرد میکرد با خرد کن دستی خیلی دوست داره بهش کار بسپرم عشقای مامان مرتضی علی خیلی عاشق بوسیدن هست و بوسیده شدن روزی شاید صد بار بیاد و بگه مامان جونم دوست دارم و بوسم کنه و همین طور دوست داره هی ببوسمش و بغلش کنم با اینکه 5 سالش شده ولی هنوز دوست داره من غذا بهش بدم ولی خودم سعی میکنم بذارم خودش بخوره که وابستگیش کمتر شه الانم جفتشون منتظر به دنیا اومدن داداش کوچولوشون هستن